۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

جنبش سبز به دنبال چیست؟

معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری خود را برای حضور اعتراض آمیز در راهپیمائی سیزدهم آبانماه آماده می کنند. ظاهرا حضور در راهپیمائی های عمومی - که در طی سی سال گذشته به مناسبتهای مختلف مذهبی و انقلابی در ایران رایج شده است - به بخشی از راهبرد فعالان جنبش تبدیل شده است. اما معترضان چه هدفی را دنبال می کنند و به دنبال چه هستند؟
به سختی می توان فرد یا گروهی را به عنوان سخنگوی جنبش موسوم به سبز در نظر گرفت. اما از لابلای نظرات مختلف می توان دست کم به وجود سه دیدگاه مختلف در درون جنبش سبز پی برد.
دیدگاه اول خواهان اصلاحاتی در درون نظام جمهوری اسلامی است. این دیدگاهی است که بیشتر از جانب سران اصلاح طلب بیان شده است. به عنوان مثال هفته گذشته آقای کروبی در دیداری با نمایندگان کانون مدافعان حقوق بشر و شورای ملی صلح هدف از این حرکت را اصلاح و نه براندازی نظام حکومتی ایران تعریف کرد.
دومین دیدگاه موجود در جنبش سبز خواهان تلاش برای ابطال انتخابات اخیر و روی کار آمدن دولتی است که از آن در شعارها به "دولت سبز ملی" یاد شده است.
گر چه چنین دیدگاهی به لحاظ نظری با دیدگاه سران اصلاحات مبنی بر اصلاحات در درون نظام جمهوری اسلامی نزدیک به نظر میرسد اما با در نظر گرفتن این که دست کم در شرایط فعلی وخصوصا پس از سخنان آیت الله خامنه ای در نماز جمعه پس از انتخابات ریاست جمهوری سرنوشت نظام جمهوری اسلامی و دولت محمود احمدی نژاد تا حدغیر قابل انکاری به هم پیوند خورده اند ایده تشکیل دولت سبز ملی در عمل چیزی جز اصلاحاتی خارج از چارچوب نظام جمهوری اسلامی نیست.
سومین دیدگاه در درون جنبش سبز به دنبال اصلاحاتی خارج از چارچوب نظام جمهوری اسلامی است. این دیدگاه خواهان جایگزینی نظام فعلی با یک نظام دموکراتیک برآمده از حقوق شهروندان ایرانی در تعیین سرنوشت خود است. شعار "جمهوری ایرانی" که در اعتراضات اخیر شنیده شد ناظر به وجود چنین دیدگاهی در میان بخشی از فعالان جنبش سبز است.
وجود چنین دیدگاهی انتقاداتی ضمنی از سوی سران اصلاحات را به همراه داشته است. پیش از این سید محمد خاتمی از این که در بخش‌هایی از جامعه مساله جمهوری اسلامی مورد کم لطفی قرار می گیرد انتقاد کرده بود. هر چند وی دلیل وجود چنین صداهایی را که وی آن را "نامطلوب" خوانده بود جلوگیری از فعالیت آنهایی دانست که معتقد به جمهوری اسلامی هستند.
دلایل سران اصلاح طلب برای تاکید بر اصلاحات در درون نظام جمهوری اسلامی بخشی به عدم اطمینان آنان از نتایج ناشی از فروپاشی و یا تضعیف نظام و بخشی دیگر احتمالا به اعتقادات شخصی و مذهبی آنان باز می گردد. هدف دیگری که در پس این تاکید وجود دارد جذب و یا جلوگیری از ریزش حمایت قشرهای مذهبی تر طرفدار جنبش سبز است.
اما تجربه هشت سال اصلاحات در دولت خاتمی که در نهایت به روی کار آمدن دولت فوق محافظه کار محمود احمدی نژاد منجر شد امیدوار کردن معترضان به امکان اصلاحات در درون نظام جمهوری اسلامی را کاری دشوار کرده است.
با در نظر گرفتن این که هدایت جنبش سبز بیشتر از طریق شبکه های اجتماعی مجازی و غیر مجازی صورت می گیرد و به خاطر این که ساختار این شبکه بیش از آن که هرمی باشد مسطح است احتمال فراگیر شدن شعارها و خواست هایی خارج از خواست سران اصلاحات وجود دارد. در چنین حالتی اصلاح طلبان که تقریبا از صفحه رسمی سیاسی ایران حذف شده اند چاره ای جز همراهی با خواست مردم ندارند.
در هر صورت در سیزده آبان جهت گیری آینده جنبش سبز بیش از گذشته آشکار خواهد شد اما آیا در نظام سیاسی ایران گوشی برای شنیدن و اراده ای برای تغییر وجود دارد؟