۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

صدای زنگها را همه خواهند شنید

طرح تحول اقتصادی - یا هدفمند کردن یارانه ها - از همان ابتدا سیاسی به دنیا آمد. از نیمه دوم کار دولت نهم به این سو طرح هدفمند کردن یارانه ها مهمترین چالش بین دولت و مجلس بوده است. از یک سو دولت با دنبال کردن این طرح در پی افزایش تصدی گری خود بر بخش اقتصاد بود و مجلس نگران عواقب تورمی چنین طرحی.
از لابه لای موافقت ها و مخالفت ها به محتوای این طرحمیتوان پری برد که طرح تحول اقتصادی فاقد یک برنامه ریزی منسجم است. این مساله کمی عمدی است چرا که تلاش دولت بر این است که تا حد ممکن جزییات کمی از طرح در اختیار مجلس قرار بگیرد. دولت در صدد آن است که حد اکثر فضا بر برای میدان داری فضای پس از آن را - برنامه ریزی در حین اجرا- در اختیار داشته باشد. تنها چیزی که امکان مخفی کردن نداشته است اصل مبلغ طرح است. از این رو جدال مجلس و دولت به جای این که بر نحوه هدف مند کردن یارانه ها باشد بر سر مبلغ چنین کاری است.
در شرایط پس از انتخابات جنجال بر انگیز ۲۲ خرداد سال گذشته نگاه دولت و مجلس بیش از آن که معطوف به جنبه اقتصادی طرح باشد درگیر جنبه های سیاسی چنین طرحی است. مجلس نگرانی خود را نسبت به اثر تورمی چنین طرحی از دست داده است و اکنون نگران عواقب اجتماعی چنین طرحی است. دولت اما علاوه بر خواست سابق خود مبنی بر افزایش سهم خود در اقتصاد به دنبال مشخص کردن نحوه تعامل دستگاه های مختلف نظام از جمله مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و رهبری با خود در شرایط پس از انتخابات اخیر است.
تلاش فراوان دولت برای تصویب طرح به گونه ای که از ابتدا مورد نظر دولت بود تلاشی برای تعیین نحوه تعامل مجلس و دولت نیز هست. پس از مباحثی داغ و تصویب قانون به گونه ای مخالف نظر دولت، سرانجام مجلس از مخالفت سر سخت خود عقب نشست، رهبری جانب دولت را گرفت و مجمع تشخیص مصلحت نظام تقریبا به هیچ گرفته شد.
گر چه نمیتوان مطمئن بود که دولت اعتماد به نفس کافی برای اجرای انقلابی طرح تحول اقتصادی را داشته باشد اما الویت در شرایط فعلی به دست گرفتن تمامی ابزار های قدرت است.
اکنون دیگر نیروهای درون نظام به این نتیجه رسیده اند که توانی برای مهار دولت ندارند. دانشگاه آزاد که سالها توانسته بود از تیغ "اقدامات انقلابی" آقای احمدی نژاد مصون بماند اکنون تن به ایجاد تغییر در اساسنامه خود داد؛ که این خود نشانه ای آشکار از سبک تر شدن وزنه به ضرر پر نفوذترین منتقد دولت در نظام یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی است.
گام بعدی در ادامه چنین روندی تلاش برای ایجاد مجلسی با گرایش نزدیک به دولت و حذف اصول گرایان میانه رو است. چنین اقدامی در عین حال دایره نیرو های مخالف را گسترده تر خواهد کرد.
پس ازیکدست تر کردن مجلس یکدست فعلی تلاش دولت برای هم سو کردن مجلس خبرگان با گرایش خود آغاز خواهد شد. در این مرحله اولین زنگ خطر برای آیت الله خامنه ای به صدا در خواهد آمد؛ چرا که نحوه چیدمان اعضای این مجلس رابطه مستقیمی با آینده سیاسی خود وی به عنوان رهبر ایران دارد. اما احتمالا تا زمانی که کار به اینجا برسد نفوذ دولت در بخش های مختلف نظام از جمله شورای نگهبان به حدی خواهد بود که در خود توان مخالفت با رهبر ایران را نیز ببیند.
در هر صورت کشتی نظام هر روز مشغول پیاده کردن مسافران خود است، اما مشکل اینجاست که به سختی میتوان از فرجام خوش کشتی بان مطمئن بود.