۱۳۹۱ شهریور ۲۶, یکشنبه

تمام صفحه شطرنج خاور میانه

سخنرانی مهم مرسی در اجلاس عدم تعهد در تهران نشان داد که بهار عربی هر چه باشد بیداری اسلامی همسو با جمهوری اسلامی نیست. بر خلاف استقبال نسبتا گرم مقامات ایرانی از رییس جمهور مصر سفر وی به تهران بیش از چند ساعت طول نکشید و در پایان آقای مرسی تهران را بدون گفتگو درباره از سرگیری روابط با ایران ترک کرد.  ترجمه نا درست سخنان آقای مرسی در مورد سوریه تا مدت ها در صدر اخبار رسانه های خبری جهان بود. مرسی در سخنرانی خود آشکارا خواهان کناره گیری بشار اسد از قدرت شد و به تقبیح حکومت های خود کامه پرداخت. هر چند جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد که به آرامی از کنار سخنان مرسی در اجلاس تهران بگذرد، اما سخن گوی دولت سوریه بیان داشت که هیچ فرقی بین مرسی و مبارک وجود ندارد.
از سوی دیگر کشته شدن سفیر ایالات متحده در لیبی نشان داد که جبنش های عربی رنگ و بوی غربی هم ندارد. صدها معترض مصری با حمله به سفارت آمریکا در قاهره، پرچم این کشور را پایین کشیدند. همزمان در شهر بنغازی لیبی، کنسولگری آمریکا توسط شبه نظامیان به آتش کشیده شده است. هشام قندیل، نخست وزیر مصر، اهانت به باورهای دینی یک و نیم میلیارد مسلمان را غیرقابل قبول دانست و آن را محکوم کرد. در حمله ای که شامگاه سه شنبه در بنغازی علیه کنسولگری آمریکا رخ داد کریستوفر استیونز سفیر آمریکا در لیبی همراه با سه نفر دیگر کشته شد. اکنون چند روز بعد از حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی و اعتراضات مسلمانان خشمگین به فیلمی علیه پیامبر اسلام، آمریکا خود رادر مقابل بحرانی بلندمدت در خاورمیانه و شمال آفریقا میبیند.
این اولین بار نیست که دولت ایران و سیاستمداران آمریکا واقعیت تلخی را در مقابل چشمان خود میبینند که در آغاز احتمال آن را نمیدادند. سالها پیش و پس از کشته شدن دیپلمات های ایرانی به دست طالبان در افغانستان، احتمالا کمتر کسی تصور میکرد که سال ها بعد طالبان به دشمن شماره یک امریکا تبدیل شوند. اما سوال اینجاست که آیا اکنون در شمال آفریقا، ایران و امریکا دوباره با شرایطی نظیر زمان به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان مواجه هستند؟
شاید پاسخ این سوال را باید در گرایشات جنبش اسلامگرای اخوان المسلمین که از مصرریشه گرفته است جستجو کرد. جنبش اسلامگرای اخوان المسلمین در ذات خود جنبشی ضد استعماری بوده است که در اوایل قرن بیستم در مصر به رهبری حسن البنا بنیان نهاده شد و سپس فعالیت خود را به دیگر کشورهای عربی و اسلامی گسترش داد.؛ بنا بر این  اخوان المسلمین همواره با غرب روابطی پر چالش داشته است. از دیگر سو این جنبش همواره در مقابل غرب به آموزه های اسلامی تکیه کرده است، که این آموزه ها بر مبنای تفسیری که اهل تسنن از کتاب و سنت داشته اند استوار شده است. از این رو نمیتوان چشم انداز روشنی از رابطه جنبش اخوان المسلمین با اسرائیل از یک سو و ایران از سوی دیگر متصور شد.
هر چند ایران با گروه حماس - شاخه فلسطینی اخوان المسلمین - روابط نزدیکی دارد اما در صورت نزدیکی مصر به حماس از گرمی روابط حماس و ایران کاسته خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران به درستی دریافته است که در زمینه های حساس و راهبردی - نظیر سوریه و حماس - با مصر علایق مشترک دارد؛ از این رو جمهوری اسلامی سعی در تبدیل این علایق مشترک به منافع مشترک دارد تا از تبدیل رقابت به تخاصم جلوگیری کند. اما مشکل اینجاست که در مورد سوریه منافع ایران و مصر به هیچ وجه قابل جمع نیست. مصر به صراحت خواهان کناره گیری بشار اسد از قدرت است و ایران آشکارا به حمایت از بشار اسد می پردازد. در صورت سقوط بشار اسد، مصر و جنبش اخوان المسلمین قدرت بیشتری در خاور میانه کسب میکنند.
شاید اتفاقات چند روز اخیر دولت امریکا را در سیاست خود مبنی بر سقوط بشار اسد با تردید مواجه کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر